بشار شعیری
بَشّارِ شَعیری، ابواسماعیل (د ح 180ق / 796م)، از غالیان شیعی. اطلاع كامل و دقیقی از تاریخ زندگی، نحوۀ تحصیل و اعتقادات وی در اختیار نیست. او از فروش جو (شعیر) روزگار میگذراند و از این رو به «شعیری» شهرتیافت؛ اگر چهبرخی منابع ازاحتمالانتساب وی به محلۀ «باب الشعیر» در بغداد نیز سخن گفتهاند (نك : مامقانی، 1(2) / 20). گاه از وی با عنوان «اشعری» نام بردهاند (كشی، 305؛ صاحب معالم، 55). دربارۀ این نامگذاری از دو احتمال یاد شده است: نخست آنكه اشعری فردی است ناشناخته و متفاوت با شعیری؛ دیگر آنكه تبدیل «الشعیری» به «اشعری» ناشی از تصحیف بوده است (تستری، 2 / 312-313؛ مامقانی، 1(2) / 170)
بشار در عصر امام صادق (ع) میزیست و در كوفه اقامت داشت. او در عقایدی چون تناسخ، اباحیگری و تعطیل سنن و احكام، هم رأی و همنظر با خطّابیه بود، اما به رغم اشتراكات بسیار، در مسألهای مهم با آنان به مخالفت برخاست. او برخلاف مخمّسه كه قائل به الوهیت «پنجتن»، یعنی محمد (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) بودند، محمد(ص) را از زمرۀ آنان خارج دانسته، برای وی مقامی همانند مقام سلمان نزد مخمسه قائل میشود و محمد(ص) را بنده علی(ع) میشمارد و تنها در الوهیت 4 تن: علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) با آنان هم سخن میگردد. از این 4 نفر نیز تنها علی(ع) را، چون نخستین كس است، الله حقیقی، و بقیه را غیر حقیقی میداند و برخلاف خطابیه، از پذیرش رسالت برای سلمان سرباز میزند.
بشار، همداستان با عُلیائیه، علی (ع) را خدایی میداند كه به صورت علوی هاشمی جلوهگر شده (كشی، 399-400؛ نیز نكـ: سعد، 56)، و بندۀ خویش محمد(ص) را به رسالت از جانب خود فرستاده است (كشی، همانجا). همین سخن سبب گردید تا مورد طعن مخمسه قرار گیرد و پس از مرگ وی بگویند چون او منكر ربوبیت محمد (ص) و رسالت سلمان شد و محمد(ص) را بندۀ علی(ع) دانست، به صورت پرندهای دریایی به نام علیاء مسخ گردید. از اینرو، پیروان او را نیز علیائیه نامیدند (همو، 400). در برخی از منابع نام این پرنده علباء و نام فرقه علبائیه آمده (سعد، همانجا) كه البته ممكن است اختلاف در اثر اشتباه ناسخان باشد.
ابوالحسن اشعری در مقالات الاسلامیین ضمن بر شمردن فرقههای غالی شیعی، از فرقهای به نام «شریعی» نام برده، و گفته است كه آنان قائل به حلول خداوند در پنج تن بودهاند: نبی (ص)، علی، حسن، حسین و فاطمه (ع) (1 / 82-83) كه «شریعی» یا تصحیفی از «شعیری» است و یا فردی متفاوت با بشار. به نظر میرسد كه احتمال دوم بیشتر مقرون به صحت باشد، زیرا علاوه بر تفاوت نظر آنان در الوهیت حضرت محمد(ص)، در منابع دیگر تصریح شده كه شریعی فردی است ملقب به ابومحمد كه احتمالاً حسن نام داشته، و هم عصر با امام علی النقی و امام حسن عسكری (ع) بوده است (شیخ طوسی، 397). برخی دیگر هم شریعی را فرقهای از مخمسه به شمار آوردهاند (ماسینیون،.(44-45
برخی بشار را از مخمسه و یا پیرو خطابیه بر شمردهاند (سعد، 60؛ نیز نكـ: EI² كه احتمالاً علت آن اشتراك ایشان در پارهای از عقاید بوده است، ولی باید به تفاوتهای یاد شده در نظریات آنان، به ویژه آنچه سبب طعن مخمسه بر بشار گردید، توجه نمود. با وجود آنكه وی را راوی واقعهای از امام صادق(ع) ـــ منقول از مفضل بن عمر ــ دانستهاند (خصیبی،256)،بسیاری منابعاز طردولعن بشارتوسطامامصادق(ع) گزارش دادهاند كه امام (ع) صریحاً او را كافر، مشرك، فاسق و ابلیس خوانده است (نكـ: كشی، 314-316).
مآخذ
اشعری، علی، مقالات الاسلامیین، به كوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، 1369ق / 1950م؛ تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، 1410ق؛ خصیبی، حسین، الهدایة الكبری، بیروت، موسسه البلاغ؛ سعدبن عبدالله اشعری، المقالات و الفرق، به كوشش محمد جواد مشكور، تهران، 1963م؛ شیخ طوسی، محمد، الغیبة، بهكوشش عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم، 1411ق؛ صاحب معالم، حسن، التحریر الطاووسی، به كوشش محمد حسین ترحینی، قم، 1408ق / 1988م؛ كشی، محمد، معرفه الرجال، اختیار شیخ طوسی، به كوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1342ش؛ مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، چ سنگی، تهران؛ نیز:
EI² ; Massignon, L., Salman Pak, Tours, 1934.